چگونه بر طرز فکر کمال گرا غلبه کنیم؟
جامعه درگیر کمال است. کمال گرا بودن به این معنی است که حاضر نیستید هیچ استانداردی را که کمتر از کمال است بپذیرید. و این می تواند راه بسیار سختی برای زندگی باشد.
«تصور کنید که از پذیرش هر معیاری که از کمال برخوردار نیستید، امتناع میکنید»، «فکر میکنید زندگیتان چقدر شاد خواهد بود؟ هر چه بیشتر در آرزوی کمال باشید، به یک کمال گرا نزدیکتر می شوید. شما از پذیرفتن هر معیاری که کمتر از کمال است خودداری می کنید. شما فقط از قانع شدن به آن امتناع نمی کنید. از پذیرش آن امتناع می ورزی.»
فردی که به دنبال کمال است در واقع بدبختی بیشتری در زندگی خود ایجاد می کند.
این چرخه معیوب کمال جویی می تواند به اعتیاد تبدیل شود. در این مقاله، شش گام برای غلبه بر ذهنیت کمالگرا و نجات خود از درد این است که هرگز احساس نمیکنید که به اندازهی خود عمل میکنید، شش گام را شرح میدهد.
کمال
«اعتیاد به کمال اعتیاد به نتیجه است»، «اعتیاد به نتیجه چیست؟ این یک دلبستگی به نفس ماست. این احساسی است که از گفتن این که این کار را در این مدت طولانی انجام دادیم به دست میآوریم. این احساسی است که با گفتن این که ما تنها کسانی هستیم که این کار را انجام داده ایم احساس می کنیم. این شیفتگی ما نسبت به بهترین بودن است.”
به جای انجام این کار، تمرکز خود را از نتیجه دور کنید و روی اقدام و پیشرفت متمرکز کنید. اگر این کار را نکنید، در یک واقعیت تحریف شده زندگی خواهید کرد، جایی که زمانی که به دنبال یک هدف دست نیافتنی و غیرواقعی هستید، در از دست دادن زمان و تجربه ناامیدی خواهید بود.
تحریف واقعیت زمانی اتفاق میافتد که به ایدههای فریبندهای که فقط در ذهن شما وجود دارد وسواس داشته باشید. تفاوت بین وسواس در مورد فرآیند و وسواس کمال وجود دارد. وقتی وسواس یا اعتیاد به روش صحیح اعمال شود، مشکلی نیست.
جستجوی کمال می تواند خطرناک باشد. اگر همیشه فکر می کنید که باید چیزی را در زندگی خود کامل کنید، در مسیر خوبی قدم می گذارید. به احتمال زیاد، میل شما به کمال باعث درد شکست می شود. این بدان معنا نیست که شما باید به کمتر از بهترین خود رضایت دهید. این فقط به این معنی است که تمام تلاش خود را می کنید و آنچه را که اتفاق می افتد بپذیرید.
داستان در مورد الکس هانولد نمونه ای عالی از این است که اولین قدم برای غلبه بر ذهنیت کمال گرا چگونه به نظر می رسد. هانولد به صورت آزاد و بدون طناب به قله 3000 پایی عمودی ال کاپیتان صعود کرد. او چطور این کار را انجام داد؟
هانولد سال ها تمرین کرد و بخش هایی از مسیر را بارها و بارها تمرین کرد. زمانی که برای اولین بار تلاش کرد صعود را انجام داد، آن را رها کرد. آن روز حس خوبی نداشت. کمی بعد برگشت و دوباره شروع کرد. ثابت شد که این زمان مناسب است.
از طریق داستان او، ما چندین مرحله برای دستیابی به اهداف را با تمرکز بر فرآیند یاد می گیریم. هنگامی که هدف خود را تعیین کردید، آن را به مراحل کوچکتر تقسیم کنید و هر کدام را تمرین کنید. قبل از هر مرحله، هانولد مهارتهایی را که برای تکمیل هر مرحله از صعود نیاز داشت، شناسایی کرد.
روی تمرین تمرکز کنید
تمرین اولین قدم برای غلبه بر ذهنیت کمال گرا است. به جای وسواس در مورد نتیجه، روی چیز بعدی که باید یاد بگیرید برای تکمیل هر فرآیندی که روی آن کار می کنید تمرکز کنید. درگیر کامل بودن نشوید.
وقتی روی هدف تمرکز میکنید، وقتی در مسیر با موانعی مواجه میشوید، از ریل خارج نمیشوید. می توانید به عقب برگردید و از تمرین برای یادگیری مهارت های متفاوت استفاده کنید تا به جایی که باید باشید برسانید.
«به کسی مثل بیانسه فکر کنید»، «او خیلی با استعداد است. او بسیار با استعداد است. احتمالاً فکر میکنید که او با آن به دنیا آمده است، که او در تمام عمرش آن را داشته است. بسیاری از این ها ممکن است درست باشد، اما نکته شگفت انگیز این است که ما کار او را نیز فراموش می کنیم.
طبق مستند نتفلیکس او، بازگشت به خانه، او تمرینات آن تور را بیش از 115 روز قبل از شب افتتاحیه آغاز کرد. یکصد و پانزده روز تمرین برای اجرایش! علاوه بر این، او تا 9 ساعت در روز تمرین رقص انجام می داد، اغلب با کفش پاشنه دار.
خیلی وقت ها قبل از اینکه نتیجه نهایی را ببینیم، مدت زمانی را فراموش می کنیم که افرادی که ما را تحسین می کنیم، تمرین کرده اند. حتی فردی که شما آن را با استعداد می دانید در حال تمرین و تمرین است.
روی فرآیند تمرکز کنید
گام دوم برای غلبه بر یک ذهنیت کمال، تمرکز بر روی فرآیند است.
سرنا ویلیامز، بازیکن حرفهای تنیس جهانی، نمونهای زنده از تمرکز بر فرآیند به جای کمالطلبی است. او در طول مسیر حرفهای خود، با توجه به تلاشها و یادگیریها، به عنوان یک شخصیت انعطافپذیر و پیشرو در زمینه تنیس و همچنین در زندگی شناخته شده است. سرنا به جای تمرکز بر پیروزیها و نتایج نهایی، همواره بر اهمیت بهترین تلاش خود، یادگیری از اشتباهات و بهرهگیری از تجربیات برای بهبود پیشرفته است. او با اشتراکگذاری مواجههها و آسیبپذیریهای خود، به دیگران انگیزه میدهد که بهجای تلاش برای کمال، مسیر رشد و تقویت فرآیندهای خود را ارزیابی کنند.
تلاش آگاهانه ای داشته باشید تا در این فرآیند گم نشوید. مسیر عمل خود را مشخص کنید، اما به خود اجازه دهید در طول مسیر انعطاف پذیر باشید.
تمرکز بر تغییر مسیر
اجازه دادن به انعطافپذیری به این معنی است که در مواقع نیاز برای چرخش باز هستید. در مواقعی که همه چیز طبق برنامه پیش نمیرود یا به مانعی برخورد میکنید، میتواند نشانهای باشد که باید مسیر یا پروژه خود را مجدداً ارزیابی کنید و محور خود را تغییر دهید.
از خود بپرسید که آیا راه دیگری برای رسیدن به هدفتان وجود دارد یا خیر. ممکن است یک برنامه شفاف در ذهن داشته باشید، اما اگر تمایلی به تغییر در زمان نیاز نداشته باشید، زمانی که نتوانید به هدف خود دست یابید، استرس و ناامیدی غیرضروری ایجاد خواهید کرد.
روی فاز تمرکز کنید
هنگامی که در تلاش برای رسیدن به هدف هستید، نگاه کردن به کل تصویر می تواند بسیار سخت باشد. یکی از راههایی که میتوانید بیخبر این فرآیند را دنبال نکنید، تمرکز روی هر مرحله یا هر فاز است.
با آن مانند صعود به بالای تپه رفتار کنید. اگر روی بالای تپه تمرکز کنید، ممکن است به نظر برسد که هرگز به آنجا نخواهید رسید. وقتی روی قرار دادن یک پا در مقابل پای دیگر تمرکز می کنید، هدف قابل کنترل می شود.
“اگر این فرآیند همیشه طاقت فرسا باشد و هرگز سرگرم کننده نباشد، اگر هرگز به این فرآیند شادی نبخشیم و از آن لذت ببریم، بعید است که با آن بمانیم زیرا انگیزه خود را از دست خواهیم داد.”
هر مرحله از فرآیند یک نتیجه زیبا ایجاد می کند. وقتی در هر مرحله به طور کامل حضور داشته باشید و تمام تلاش خود را بکنید، می توانید به اهداف بزرگتری برسید.
بر روی مکث تمرکز کنید
زمانی که در ذهنیت کمال گرا هستید، وقت گذاشتن برای مکث ابزار ضروری است. ذهنیت کمال گرا می تواند بدون توقف یا استراحت شما را به حد خود برساند. این منجر به فرسودگی شغلی می شود. علم نشان می دهد که استراحت کردن بسیار قدرتمند است. وقت گذاشتن برای به اشتراک گذاشتن یک خنده باعث می شود مغز دوپامین ترشح کند و انگیزه شما را برای حرکت به جلو حفظ کند.
وقتی روی انجام یک کار در یک زمان تمرکز میکنید، در تمام کردن کاری به اوج میرسید و انگیزه شما را برای رسیدن به هدف بعدی بالا میبرد. وقتی برای مکث وقت می گذارید، به شما فرصت می دهد تا هدف را به خاطر بسپارید.
روی هدف خود تمرکز کنید
هدف این نیست که دیگران چه فکر می کنند یا چه می گویند. این در مورد انجام کاری است که برای شما معنادار است. این در مورد به اشتراک گذاشتن هدف خود با دیگران است. هدف تلنگر زدن دیگران یا اثبات چیزی به کسی نیست. هدف چیزی است که شما را به حرکت درآوردن دیگران تحریک می کند.
من شما را تشویق میکنم که این شش مورد را به خاطر بسپارید تا دفعه بعد ذهنیت کمالگرایانهتان بر آن تمرکز کنید.
- تمرین
- فرآیند
- انعطاف
- فاز
- مکث
- هدف
این شش مرحله برای غلبه بر ذهنیت و ذهنیت کمال گرا و جایگزین کردن آن با طرز فکر و ذهنیت فرآیندی است.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.