قبلی
نقشه راه شروع هرکاری

نقشه راه شروع هر کاری

چطور یک کار جدید رو شروع کنیم؟

شروع یک کار جدید می تواند ترسناک باشد. آسانترین راه این است که اجازه دهیم اضطراب و ترس، ما را از جهش و پیشرفت باز دارند. حقیقت این است که اغلب ما در لحظه‌ای قبل از اینکه شروع کنیم گیر کرده‌ایم. حال وقتی که ما شروع به انجام کاری می‌کنیم، متوجه مسائلی می‌شویم مانند:

  • چرا این کار نمی‌کند؟
  • چرا آنطور که فکر می‌کردم خوب پیش ‌نمی‌رود؟
  • چرا این راه آنطور که باید جواب نمی‌دهد؟

ما زمان زیادی را صرف جستجوی «یک موهبتی» می‌کنیم که همه چیز را به یکباره تغییر دهد، اما واقعیت این است که داستان به این سادگی نیست.

 پیشرفت نه تنها حاصل «یک موهبت» نیست بلکه بسیار بیشتر در مورد یک سری فرآیند، مراحل و سطوح می‌باشد.

نقشه راه

پنج مرحله برای به سرانجام رساندن یک کار وجود دارد – آموزش، آزمون و خطا، اجرا، تلاش و استمرار و در پایان دستیابی به نتیجه نهایی . ما همیشه در یکی از این پنج مرحله هستیم و اگر واقعاً می‌خواهید به نتیجه برسید و پیشرفتی را تجربه کنید، نمی‌توانید از هیچ کدام یک از این مراحل بگذرید.

نحوه زندگی و عملکرد ما دراین سطوح مختلف پیشرفت را می توان با فصول مختلف سال مقایسه کرد. فصول سال به ترتیب اتفاق می افتند و هر فصلی زمینه آمادگی برای فصل بعد را می‌چیند. اگر بهار نباشد و درختان شکوفه نزنند در تابستان هم خبری از میوه نخواهد بود. پس به خاطر داشته باشید هر مرحله ضرورت خود را میطلبد و در هر سطحی که از این مراحل هستید باید آن را بپذیرید و با آن سازگار شوید.

رشد زمانی به تحقق می‌رسد که این پنج سطح از یکی به دیگری منتهی شود. قبل از توضیح و شرح در مورد هر مرحله، فقط به یاد داشته باشید که این پنج سطح را می‌توان برای هر چیزی که می‌خواهید با موفقیت با آن مقابله کنید و در آن به نتیجه برسید، اعمال می‌شود. باور این مطلب استمرار و انگیزه شما را برای پیشروی تضمین می‌کند.

در ادامه من به جزئیات، هر سطح را توضیح می دهم تا بتوانید آن را درک کنید و یاد بگیرید که چگونه به هرکدام از این مراحل وارد شوید و از آن نهایت بهره را ببرید.

قبل از انجام هر کاری آموزش ببینید.

اولین سطح از مراحل پیشرفت و موفقیت در هر کاری یادگیری است. این مرحله‌ای است که ما به احتمال زیاد سعی می‌کنیم از آن بگذریم یا از آن اجتناب کنیم. ما همیشه می‌خواهیم فوراً اقدامی انجام دهیم، اما اقدام قبل از تحقیق یا یادگیری در مورد کاری که می‌خواهید انجام دهید، تقریباً تضمین می‌کند که در حین انجام کار با مشکلات زیادی روبرو شوید و میزان خطای شما در طول انجام فرآیند بسیار بالا رود. پس آن را جدی بگیرید.

مرحله یادگیری را با عدم فعالیت اشتباه نگیرید. یادگیری بخش بسیار فعالی از فرآیند است، و لازم نیست دشوار باشد. در واقع می تواند حتی برای شما سرگرم‌کننده باشد.

یکی از راه‌های مورد علاقه من برای یادگیری صحبت کردن با افرادی است که در حال حاضر کاری را که می‌خواهم انجام دهم، انجام می‌دهند. افرادی که در این مسیر تجربه واقعی دارند و می توانند راهنمای خوبی برای من باشند. اینها چند سوال نمونه هست که می‌توانید بپرسید:

  • چگونه شروع کردید؟
  • در شروع چند ساعت برای این کار وقت می‌گذاشتید؟
  • چه منابعی برای دانش کار داشتید؟
  • آیا با کسی شریک هستید؟ آیا خودتان تنها این کار را شروع کردید؟

همچنین میتوانید سوالات احساسی و عاطفی هم بپرسید. پرسیدن سوالات عاطفی و احساسی می‌تواند به شما کمک کند تا متوجه شوید چه چیزی ممکن است در مورد این فرآیند مورد علاقه شما باشد و یا  و چه چیزی ممکن است شما را به چالش بکشد. سوالاتی مانند:

  • بخش مورد علاقه شما از فرآیند چه بود؟
  • از چه چیزی در طول فرآیند متنفر بودید؟
  • وقتی شروع کردید آرزو داشتید چه چیزی را بدانید؟

باز هم تاکید می‌کنم مرحله یادگیری را نادیده نگیرید یا از آن اجتناب نکنید. اگر سعی کنید از آن بگذرید، معمولاً هرگز شروع نخواهید کرد زیرا احساس آمادگی نمی‌کنید. همچنین، از دقیق بودن سوالات خود نترسید. وقتی در مورد سوالات خود دقیق نمی‌شوید، پاسخ خاصی هم نمی‌گیرید.

دانش همیشه قدرت است و می‌تواند به شما کمک کند بر هر ترسی غلبه کنید. وقتی یاد می گیرید، از طریق این فرآیند آگاهی بیشتری به دست می‌آورید، و می‌دانید که برای رفتن به مرحله بعد به دنبال چه مشکلات و مسائلی باشید.

برای کشف آنچه برای شما کار می‌کند، آزمون و خطا کنید

هنگامی که  فرآیند یادگیری در جهت آنچه می خواهید انجام دهید به پایان رسید، زمان آن است که از آنچه یاد گرفته‌اید استفاده کنید. به عنوان مثال، فرض کنید می‌خواهید کتابی بنویسید. در طول مرحله یادگیری، با صحبت با تعدادی از نویسندگان، در مورد این فرآیند اطلاعات بیشتری کسب می‌کنید. همانطور که از آنها سؤال می‌کنید، متوجه می‌شوید که بسیاری از آن‌ها توصیه می‌کنند روزانه تعداد معینی کلمه بنویسند.

در مرحله آزمون و خطا، شما آن اطلاعات را می‌گیرید و برای خودتان امتحان می‌کنید. شما تصمیم می‌گیرید که متعهد شوید مثلا برای هفته آینده روزانه 500 کلمه بنویسید. شاید برای شما کارساز باشد و شاید هم نه. اطلاعاتی که از این آزمون و خطا به دست می‌آورید شما را به هدفتان نزدیکتر می‌کند.

وقتی در مرحله آزمایش هستید، هیچ قضاوتی، انتقادی و هیچ ایرادی در اشتباه کردن وجود ندارد. شما به سادگی در این مرحله به خود اجازه می دهید تا بفهمید چه چیزی برای شما مفید است و چه چیزی نه.

خواهید دید که تجربه و لحاظ مرحله آزمون و خطا در طول فرآیند، استرس و تنش را از بین می برد. لازم نیست نگران کامل کردن هر چیزی یا نظرات دیگران در این مرحله باشید. مرحله آزمون و خطا فقط آزمایش مسائل جدید است. حتی اگر اشتباه کنید (و احتمالا هم خواهید کرد) باز هم با ارزش است زیرا می‌توانید از آن اشتباهات استفاده کنید و یک روش متفاوتی را امتحان کنید.

انجام دهید و نتیجه بگیرید

اکنون که می‌دانید چه چیزی مؤثر است و چه چیزی مؤثر نیست، وقت آن است که تجربه خود را برای ایجاد ثبات و ثبات در کاری که انجام می‌دهید به کار بگیرید. وقت آن است که وارد یک روال و یک مسیر شوید تا بتوانید نتایج قابل اندازه گیری و قابل تکرار ارائه دهید. این همان چیزی است که من آن را سطح اجرا می‌نامم.

اجرا ممکن است هیجان انگیزترین مرحله نباشد، اما از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. وقتی بتوانید نتایج قابل اندازه گیری و قابل تکرار ایجاد کنید، در درون احساس اطمینان کرده و اعتماد به نفس شما بالا می‌رود و همین به شما انگیزه می دهد که به پیشروی مسیر و جلو رفتن ادامه دهید.

همانطور که قبلاً گفتم، ذهن ما دوست دارد از سطوح یادگیری و آزمایش اجتناب کند و ما سعی می کنیم مستقیماْ به مرحله اجرا گام برداریم. ولی باید به شما بگویم تمام قدرت حاضر در محله اجرا به یادگیری و آزمون خطایی که پیش از این انجام دادید بستگی دارد و بدون آنها این مرحله کار نمی کند.

تلاش و جنگیدن را بپذیرید.

خب مسلم است که هیچکس این مرحله را دوست ندارد. روزهایی پر از تلاش و مبارزه برای ادامه مسیر.

دوست ندارم این را بگویم، اما در همه سطوح کمی مبارزه وجود دارد. شما نمی توانید از آن اجتناب کنید، اما راه بهتر آن است که می توانید به دنبال پذیرش و درک آن باشید. هرچه عمیق‌تر آن را بپذیرید ، بیشتر می‌توانید با آن همراه باشید و به جای اینکه از آن بترسید یا مقابل آن باشید، از آن برای پیشرفت و دستیابی به هدف خود استفاده کنید.

وقتی دیدگاهی متعادلی نسبت به این نوع تلاش مستمر داشته باشید، می توانید از طریق آن تجربه بسیار  بیاموزید و رشد کنید.

از زمان سپری شده در جهت رشد و پیشرفت لذت ببرید

مرحله نهایی رشد، پیشرفت و شکوفایی مرحله‌ای است که همه ما می‌خواهیم در آن زندگی کنیم. همه ما آن مرحله آسودگی خاطر و نقطه دستیابی را طلب می‌کنیم. ما می‌خواهیم بالای کوه بنشینیم، و از قله لذت ببریم. ما میخواهیم تمام کارهای سخت را انجام داده باشیم، و برای آنچه به دست آورده‌ایم مورد تایید و تحسین قرار بگیریم. ما می‌خواهیم فقط آنجا بمانیم…

مهمترین چیزی که باید در مورد موفقیت به خاطر بسپارید این است که زیربنا و پایه آن چهار مرحله اول است. شما فقط در صورتی به پیشرفت خواهید رسید که ابتدا از هر چهار مرحله دیگر عبور کرده باشید.

اگر زمانی را با برندگان مدال‌های مختلف ورزشی، علمی و هنری بگذرانید، همه آنها می‌توانند به شما بگویند که رویدادهای قله کوه، آن لحظه کسب مدال، تنها یک درصد از تجربه مسیر است. آنها همیشه درحال جشن گرفتن نیستند. بلکه برعکس آنها همیشه در حال یادگیری، آزمون و خطا، اجرا و مبارزه در جهت تحقق اهداف خود هستند. همه اینها بخشی از این مسیر است و همه با ارزش است.

حداکثر استفاده از هر مرحله

چند راه وجود دارد که می‌توانید در هر لحظه از زمان، از هر مرحله ای که در آن هستید، بهترین استفاده را ببرید. اول از همه، باید یاد بگیرید که تشخیص دهید در کدام سطح هستید. دوم، برای رسیدن به نتیجه عجله نکنید. پیشرفت حاصل چهار پله دیگر است. و سوم، به خوبی روی هر کاری که در هر مرحله انجام می دهید تمرکز کنید.

هر پنج مرحله با هم مانند چرخه‌ای عمل می‌کنند که به طور منظم آن را تکرار می‌کنید. این فقط یک چرخه نیست که یک بار انجام دهید. شما فقط به یک نقطه در اوج نمی‌رسید و سپس برای همیشه پیشرفت نمی‌کنید. نه! اینگونه نیست. همه ما در تمام زندگی خود به رشد و یادگیری ادامه خواهیم داد. همیشه دلیلی برای هیجان زده شدن و تلاش کردن برای رسیدن به آن و در نهایت جشن گرفتن وجود دارد.

اگر می‌توانستیم انتخاب کنیم، همیشه می‌خواهیم در آن نقطه موفقیت و شکوفایی باشیم، اما این واقع بینانه نیست. موفقیت دارای مراحلی است و یادگیری نحوه هدایت آنها بسیار مهم است.

پنج مرحله از پیشرفت وجود دارد که من در زندگی خود و دیگرانی که تحسین‌شان می‌کنم مشاهده کرده‌ام. یادگیری نحوه تشخیص اینکه در چه سطحی هستید، کلید این است که بتوانید مطابق آن مرحله زندگی کنید و از ناراحتی یا شادی بیش از حد اجتناب کنید.

برای دانستن بیشتر درباره این موضوع پیشنهاد میکنم پادکستی که با همین عنوان از این لینک قابل دسترسی می باشد را گوش کنید. یا در اپلیکیشن های گوگل پادکست و کست باکس من را با نام upskillbysarah پیدا کنید.

نظر بدهید