حرف دل
شنیدید میگن با هر دستی بدی از همون دست هم میگیری؟
همیشه مادرم میگفت سیر از گرسنه خبر نداره و سوار از پیاده.
وقتی بزرگتر شدم و وارد بازار کار همیشه چشمم به آدمایی بود که موقعیت خودشون رو پیدا کردن و چند سالی سابقه کار دارن. خب، من با اینکه فارغ التحصیل از دانشگاه خوبی بودم خیلی خیلی برام طول کشید تا شغل مورد نظرم رو پیدا کنم. ولی این به این معنا نبود که دست رو دست بذارم و منتظر باشم پول تو جبیبی از طرف مادر یا پدر بهم برسه. بلکه نگاه میکردم چه مهارت هایی بلدم و از اون مهارت ها چجوری میتونم پول به دست بیارم. از تدریس گرفته (هرچه که بلد بودم!) تا کار ترجمه و بعد تر محقق و در آخر از همین چرخه آدم هایی که براشون کار میکردم راهی پیدا شد تا منم وارد بازار کار مرتبط با رشته ام شدم و یعد سالها تلاش تونستم به اون جایگاهی که میخوام دست پیدا کنم.
حالا تو این روزا، روزی نیست که بر من بگذره و یه پیغام توی لینکدین و یا اینستاگرام نداشته باشم که دانشجوهای فارغ التحصیل رشته های عالی و یا کسایی که چند سال از فارغ التحصیلیشوت گذشته و هنوز کار پیدا نکردن ازم دارن سوال میکنن چجوری میتونیم کار پیدا کنیم و شما نمیتونی معرف ما باشی یا جایی رو به ما معرفی کنی ….
همین انگیزه ای شد برای من که راه هایی رو برای کمک به این عزیزان پیدا کنم که یکیشون اشتراک تمام آگهی های استخدامی بود که به دستم می رسید و همین قدم های کوچیک جرقه ای برای کارهای بیشتر شد. و الان هم قدم در راهی گذاشتم که هر آنچه که تجربه کردم به دیگران یاد بدم تا بلکه تسریعی بشه در روند پیشرفت همه عزیزان.
هر کدوم از ما در هر جایگاهی که هستیم چه در حد کارشناس چه رده های بالا ، یا کسایی که کارآفرین هستن و تجربیات خیلی خوبی دارن برای اشتراک با دیگران، میتونیم این تجربیات رو به هر صورتی در اختیار تازه نفس ها بذاریم و یه جورایی دستشون رو بگیریم بلکه بتونن زودتر راهی که میخوان رو پیدا کنن و قدم در مسیر اصلی شغلی خودشون بذارن.
اما خطاب به بعضی از عزیزان که فکر میکنن اگر برای خودشون این مسیر راحت بوده برای همه راحته یا اگر سختی کشیدن بذارن دیگران هم برای طی این مسیر سختی لازم رو بکشن! : حالا تویی که الان تو جایگاه مدیریت نشستی روزای اول کارت رو یادته که چجور وارد بازار کار شدی و تونستی خودت رو بالا بکشی؟ آیا قدمی در این راه برداشتی که از تجربیاتت در اختیار افراد تازه کار بذاری ؟
تویی که تو روز بارونی سوار ماشینت هستی و فکر عابر پیاده نه اینکه سوارش کنی ! نه! فقط اینکه مواظب باشی داری از کنارش رد میشی آب روش نپاشی؟
قبول کنیم دنیا خیلی خیلی جای بهتری میشه اگر در کنار هم یادمون نره و به هم گوشزد کنیم که از کجا شروع کردیم و قبلتر چه سختی هایی کشیدیم تا به این نقطه برسیم.
اون وقت هست که دیگه ضرب المثل قدیمی نقض میشه و سواره از پیاده خبر داره و سیر از گرسنه و شاغل از بیکار!
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.